يادى از لب تشنه حسين (ع)

 بيرون آمدم و از كفش داريها پرسيدم گفتند: همچه چيزى نيست و ما در اين باره خبرى نداريم به حرم برگشتم او را نديدم سه روز بعد خبر رسيد كه او مرحوم شده است .


من در اين فكر بودم كه اين چه قضيه اى بود تا آنكه شبى در عالم خواب ديدم ميان حرم حضرت سيدالشهداء (ع ) است به ايشان گفتم : آقا من چند شب پيش شما را در حرم مطهر امام حسين (ع ) ديدم .

 


گفت : بلى من بودم و علت اين كه مرا در حرم ديديد اينست كه شبى در بستر در حال استراحت بودم چون آن شب ماهى شورى خورده بودم خيلى عطش بر من غالب شده بود به قدرى كه نزديك بود هلاك شوم و كسى هم به بالينم حاضر نبود.


خودم برخاستم ظرف آبى پيدا كرده آب خوردم و يادى از لب تشنه امام حسين (ع ) نمودم و حضرت بياد آنكه من آنشب در آن حال بيادش بودم روح مرا به اينجا آوردند.(1)

 مهر تو را به عالم امكان نمى دهم
اين گنج پر بهاست من ارزان نمى دهم

گر انتخاب جنت وكويت به من دهند
كوى تو را به جنت و رضوان نمى دهم

نام تو را به نزد اجانب نمى برم
اين اسم اعظم است به ديوان نمى دهم

جان مى دهم به شوق وصال تو يا حسين
تا بر سرم قدم ننهى جان نمى دهم

اى خاك كربلاى تو مُهر نماز من
آن مُهر را به مُلك سليمان نمى دهم

ما را غلامى تو بود تاج افتخار
اين تاج را به افسر شاهان نمى دهم

دل جايگاه عشق تو باشد نه غير تو
اين خانه خداست به شيطان نمى دهم

گر جرعه اى ز آب فراتم شود نصيب
آن جرعه را به چشمه حيوان نمى دهم

تا سر نهاده ام چو مويد به درگهت
تن زير بار منت دو نان نمى دهم 

دار السلام.

--------------------------------------------------------

منبع: جام


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:38 | نویسنده : لیلاریاحی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ولف دی ال